زندگی(همه ی این سختی ها) برای رسیدن به.....
#تولیدی_به_قلم_خودم
میگفت خیلی از دست شیطنت های بچه ها کلافه و عصبانی میشدم به حدی که دلم میخواست بزنمشان و از یه طرف بد اخلاقی های شوهرم را هم باید به خاطر بچه ها تحمل میکردم. و دم نمیزدم.
یه شب تو یه خواب معمولی تو آشپزخانه بودم که یه صدایی یه حرف خیلی حکیمانه ای تو گوشم گفت. تقریبایه همچین حرفی بود: زندگی(همه ی اینها) برای رسیدن به قرب و رضای خداست وباید قدر دانست و به خاطر فرصت زندگی کردن باید خدا را هر روز شکر کرد.
گفت دیگه آروم شدم. و حالا هر روز که شروع میشه و همین که میبینم هنوز زنده ام و فرصت دارم خیلی خوشحالم و خدا راشکر میکنم و سعی میکنم از فرصت های زندگیم درست استفاده کنم. کسی چه میدونه شایدخیلی فرصت نمونده…….. ونکنه بعدش ما باشیم و پشیمانی و……. هیچ