اسرار عشق و هستي

يك دنيا حرف براي يك عمر زندگي
خانهتماس ورود
  • « زندگی(همه ی این سختی ها) برای رسیدن به.....
  • عوارض عجیب نخوردن شام وعوارض نخوابیدن »

ولی هنوز از اون خبری نیست...

ارسال شده در 15 فروردین 1397 توسط اندیشه ی پرواز در درسهاي كوچك

لطـفا تاآخـــر بخونید?

❤️?خانمی داستانی برایم گفت که نه حزب اللهی بود و نه چادری….!

?گفت روز 13فروردین امسال طبق روال سالهای گذشته وسایل لازمه گردش را در ماشین جا بجا میکردم…
پیر زن خوش رویی مقابل خانه اش در یک صندلی کوچک نشسته بود و ذکر میگفت با تسبیح…!
ما همگی حرکت کردیم و رفتیم به طرف طبیعت که روز سیزده را بدر کنیم…
برای اینکه به ترافیک طاقت فرسای عصر نخوریم یک ساعت به غروب مانده از پارک جنگلی به طرف خانه حرکت کردیم…!

??وقتی که رسیدم به محله خودمان با کمال تعجب دیدم که همان پیر زن همسایه نشسته بر در خانه اش و مشغول پاک کردن برنج است…
برایم عجیب بود، چون تنها روزی که هیچ کس در شهر نمی ماند، این پیرزن تنها نشسته بود و مشغول کارش بود…
کنجکاو شدم و رفتم جلو و سلام کردم.. خیلی گرم سلامم را جواب داد و احوالم را پرسید…
بدون مقدمه رفتم سر اصل مطلب و کنجکاوی ام را در حد یک سوال از پیر زن همسایه پرسیدم که:
مادر جان چرا تنها نشستی؟
خب پاشو برو گردشی، تفریحی چیزی!!
من از صبح که رفتم شما اینجا بودی تا حالا…..!!

?پیر زن گفت دخترم بشین….!
کنارش نشستم…!
از کیف پول کوچکش که در بغلش گذاشته بود عکسی در آورد که دنیا بر سرم خراب شد.
عکس چهار فرزند شهیدش را به دستم داد و یکی یکی اسمشان را با تاریخ شهادت و محل شهادت گفت برایم….
ماتم برده بود…
دست روی عکس آخری گذاشت و گفت این عکس رضاست که میگن تو اروند غواص بود ولی هنوز از اون خبری نیست…

?گفت منتظرم شاید کسی بیاد و خبری بده…!
بنده خدا پدرش سه سال پیش به رحمت خدا رفت…
حالا منم و خودم تو این تنهایی، که منتظرم شاید از رضام خبری بیارن…
محسن و احمد و صادق بهشت زهران ولی دلم پیش رضاست تا نیاد نمیتونم کاری کنم..
به خودم آمدم دیدم که صورتم خیس اشک هست و اصلا حواسم نبود که مادر هم مثل من غرق در اشک بود…
رویش را بوسیدم و برگشتم خانه

?و الان فهمیدم که من امنیت و عزت و تفریحم را مدیون مادرانی هستم که دست گل به آب دادند…..

?شادی ارواح طیبه شهدا و والدین آنها سه تا صلوات?


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

اسرار عشق و هستي

الهي چنان كن سر انجام كار تو خشنود باشي و ما رستگار
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • جهادگران کوچک
  • هروقت شیطان اومد گولت بزنه
  • عاشقانه بخوانیم عشق را
  • مكافات اولي و اخري
  • بيم و اميد
  • درسهاي كوچك
  • اشعار در انديشه ي پرواز

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
يك دنيا حرف براي يك عمر زندگي

ورود کاربر

کلمه عبور را فراموش کرده اید ؟
ثبت نام »

آمار

  • امروز: 10
  • دیروز: 20
  • 7 روز قبل: 338
  • 1 ماه قبل: 1480
  • کل بازدیدها: 25883

آمار بازدید

  • من کان لله.کان الله له
  • آخر بی معرفتی
  • و هركس خدا ترس شود
  • بخل بچه گانه كجا و بخشش كريمانه كجا

مطالب با رتبه بالا

  • بهترین وکیل (5.00)
  • مشکل حل نخواهد شد. بلکه با دوری از خدا افسردگی انسان دو چندان خواهد شد. (5.00)
  • دعواهای زن و شوهری و حدیث تکان دهنده (5.00)
  • دیدید که هسته‌ای بهانه بود! (5.00)
  • آسان ببخش (5.00)
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان